یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

غلط کردم ماله این وقت هاست

بهش اس دادم اونم نزدیک به یک صفحه،یعنی تاحالا تو عمرم اینقدر تایپ نکرده بودم... بعد تو جواب اس من نوشته: اوکی،حالا بعدا راجع بهش حرف میزنیم!!!!!!!

یعنی به طرززززززز وحشتناکی زورم گرفت،یعنی الان حسابی عصبانییییییم،خصوصا که بااین آدم خیلی رودروایستی دارم..یعنی رابطه امون اصلا نزدیک نیست..وااااای خدا اخه آدم چه قدر میتونه بیشعور باشه؟؟؟ حداقل میگفت الان وقت ندارم ج بدم خیلی بهتر بودتا اینکه احساس گند مزاحم بودنو بهم بده...

خیلی پشیمونم که بهش اس دادم ...بی لیاقت عوضی... 



نظرات 2 + ارسال نظر
رهگذر شنبه 4 مهر 1394 ساعت 00:29

اوکی،حالا بعدا راجع بهش کامنت میزارم

...لطف میکنی دوستم:))

reza جمعه 3 مهر 1394 ساعت 23:32 http://shadyakh.blogsky.com

Tnx

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.