یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

احساس میکنم حقمو ضایع کردن

سر کلاس نشستیم و بایکی از دوستان دوران دبیرستانم حرف میزنیم یکدفعه ای میگه،راستی میدونستی ندا پزشکی قبول شده؟

 باچشم هایی که اندازه توپ بیسبال شده زل میزنم بهش میگم شوخی میکنی؟ ندا؟ ندایی که امتحانات نهایی معدلش12 شده،ندایی که سرکلاس زیست وقتی به مبحث قارچ رسیده بودیم از من پرسید: اینا همون قارچایی هستن که میخوریم؟:|ندایی که به جز دوست پسرش هیچ دغدغه ی فکری نداشت...باخودم فکر میکنم یه ادم چه قدر میتونه عوض شه ویه جورایی از این تغییرات مثبت ندا خوشحال میشم که دوستم میگه: کجای کاری بابا... سهمیه داشته....صفر از رتبه اش افتاده....

مهشاد هم داروسازی بین الملل با سهمیه قبول شد کسی که به معنای واقعی کلمه ... بود،یعنی سرکلاسای زیست این که کنارمن مینشست من عزا میگرفتم،یاکلا اهنگ گوش میداد،یا اس بازی میکرد یا خیلی میخواست هنربه خرج بده نقاشی میکشید،کلا هم فک میزد و نمیذاشت کسی از کلاس استفاده کنه....

میدونین،من از وضعیت این دونفر خصوصا وضعیت تحصیلی و سطح علمیشون کاملاااا خبر دارم یعنی 4 سال همکلاسی بودن این شناختو بهم داده که الان واقعا به حال مملکتمون گریه کنم مملکتی که این دونفرو خیلی ها شبیه این دونفر با بی عدالتی تمام بخوان بشن دکتر!!!!!

 خداییش این کجای انصافه؟؟ منی که کل چهارسال دبیرستان عین خ..ر درس خوندم و معدل دیپلمم 20 شد،منی که ماهی10 تا کتاب غیر درسی میخوندم،منی که شاکرد اول  نامبر وان کلاس بودم باید اینطوری در حقم اجحاف بشه....خداییش عدالت نیست...انصاف نیست،انسانیت نیست...واقعا ناراحتم،به خداکه اسمش حسادت نیست ناراحتم از اینکه تو این مملکت چه قدرراحت حق کشی میکنن و ماها عین خیالمون نیست

دم همه ی اون عزیرایی که رفتن و جنگیدن گرم،خوشا به حال اونایی که رفتن و شدن مایه ی افتخار ما...منم بهشون افتخار میکنم،منم میدونم 30سال شیمیایی بودن سخته،منم میدونم این عزیزان گردن ما حق دارن..ولی تو همون کتاب معارفمون یه حدیث از حضرت علی داریم که به یکی از جنگجوهاش که ازش طلب مالیات بیشتر به خاطر جنگ در جبهه ی خدامیکنه میگه اجرتو باخداست نمیشه از بیت المال مسلمین بیشتر از بقیه سهم داشته باشی...

اگر لیاقتشو داشتن اگر حقشون بوده که خوش و حلالشون باشه نوش جونشون ولی اگر حقی ضایع شده به قرآن که من حقمو حلال نمیکنم...اگر حقی هست امیدوارم توهمین دنیا جواب حق خوریشونو پس بدن...انشاءالله!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 18:37 http://masire-pishe-roo.mihanblog.com/

سلام...منم یه نمونه دیدم....البته به این شدت وضعش درسیش خراب نبود اما درسش بهتر از من هم نبود....سال اول رتبش 3 رقمی شد!!!!پزشکی....سال بعدش هم انتقالی گرفت به یه دانشگاه خیلی معتبرتر......خوب آدم زورش میگیره دیگه.....تو قبولی های قلم چی مگه ندیدی....همیشه یکی دو تا از قبولی های دانشگاه رتبه هاشون نجومیه....مثلا پارسال من با 3000 قبول نشدم دانشگاه شهر خودمون اونوقت طرف با 13000 قبول شده....(دقیقا با 13000)...و منی که مجبور شدم 1 سال دیگه هم بمونم پشت کنکور....

سلام سارا جونم
اینا از اینم بدتر بودن،خیلی خیلی پیاده تشریف داشتن هرچند من نمونه های بیشتریشم دیدم...
ایشالا تو خیلی خیلی موفق تر از اونا میشی،خدا خودش تاوان این ناحقیو ازشون بگیره

مریم بانو یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 08:49 http://www.rozhan313.blogsky.com

خیالت راحت اینا درجا میزنن تو دانشگاه...
داریم تو پزشکی که بعد 8 ترم هنوز علوم پایه اش رو تموم نکرده! تو دانشگاه دیگه به همین راحتی نمیذارن بیای بالا...
من خودم دوران کنکورم واسه آزاد ، دو تا از دوستام سهمیه بسیج فعال داشتن..، 700 نمره به طرازشون اضافه کردن . داروسازی قبول شدن ، من چون انتخابم پزشکی بود ، با این که طرازم از اونا خیلی هم بالاتر بود ، قبول نشدم :( فقط 50 نمره طراز کم آورردم... آخرم که تکمیل ظرفیت زدن ، پزشکی تهران جزو تکمیل ظرفیتا نبود و مجبور شدم با رتبه و طراز عالیم بزنم پزشکی آزاد شهرستان...
البته بگم من آدم تلاش گری نبودم ، نمره هام همیشه خوب بود ، ولی بیشتر از هوشم استفاده میکردم تا تلاشم....

واقعاااااا زور داره،مریم جون کسیو میشنایم با سهمیه پزشکی ازادو مجانی و.بدون پرداخت یک قرون میخونه،خداییش این اجحاف نیست؟

مهندس جان چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 00:08 http://mohandesjan.blogsky.com

چهارسالِ پیش کسی که درسش از من بدتر بود رفت دانشگاه و رشته ای رو خوند که باز حق من بود و نمیدادن!!!
خودتو ناراحت نکن، می دونم توصیه ام چرته ولی چیز دیگه ای نمیشه گفت.
چیزای دیگه ای خواهی دید که بعد از یه بازه زمانی این مسایل همه و همه برات نرمال میشه.
در هر صورت تلاشتو کم نکن، اصصصصصلا تلاشتو کم نکن

دقیقا مشکل همینه..نباید این قضایا نورمال بشه...چرا عادتمون دادن به قانع شدن؟
بالاخره یکی باید صداش دربیاد...
احساس بدیه،اینکه حتی ندونی حقتو باید از کی و چه طوری بگیری...
امیدوارم انگیزه آی برای تلاش بمونه،مرسی عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.