یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

یه دفترچه خاطرات عمومی

یه لیوان چایی خوشرنگ با هل و دارچین میریزم وروبه روی کامپیوتر اتاقم تمام دغدغه ها و دل مشغولی هامو به رشته ی تحریر درمیارم اینجا منم با تمام خصیصه های خوب و بدم به قلمروی من خوش اومدین

اپدیت

مدتها میگذره که با شهروز رابطم تموم کردم 

خیلی منطقی و دوستانه در عرض ده دقیقه به رابطمون پایان دادیم 

من کار و شغل و زندگی شخصیم فدای زندگی احساسیم کردم تصمیم گرفتم برم سمت شغل و دانشگاهی که نسبت به تهران تو شهر کوچیکیه و تصمیم گرفتم تو این مدت مدارکم جمع کنم تا برای دکتری اقدام کنم و برم 

احساس میکنم به شدت بزرگ و منطقی شدم تصمیماتم به دور از احساس و با الویت قراردادن خودم میگیرم و بسیار خوشحالم‌.

نظرات 3 + ارسال نظر

به وب منم سر بزنین

درسته بعضی از مطالبم تخصصیه، اما بعضی هاش خوندنیه.

حتما در اسرع وقت

هاله دوشنبه 25 شهریور 1398 ساعت 11:15

شوکه شدم ولی به تصمیمت احترام می ذارم امیداورم موفق باشی

زندگی خیلی بالا و پایین داره گاهی جاهایی میبرتت که فکرشم نمیکنی.

چه روحیه مبارز و شخصیت خاصی دارین. آفرین.

موفق تر باشید

ممنونم دوست عزیز

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.