_بهترین رفتارو داشتی..همیشه به بچه ها میگفتم بهاره بعد کات کردن بهترین رفتارو داشت.
_یادمه قبلا هم گفته بودی
_اوضاع و احوالت چه طوره؟کیوان به نظر پسر خوبیه.
_اوضاع و احول که بهتر میدونی همش تمرین و استدیو و ساز و بعدم درس و...کیوانم که زیادی خوبه
_خوشحالم این همه تغییر کردی
_روزگار تغییرم داد بعضی وقتا دلم برای اونی که بودم تنگ میشه
_یعنی چی؟
_همیشه برام یه رهگذر بودی اسمتم هنوز به همین عنوان سیو کردم رهگذری که زندگیو منو کن فیکون کرد شدم ادم قبل تو و بعد تو...
_ازم به خوبی یاد کردی؟
_یه روزایی حالم ازت بهم میخورد فحشت میدادم یه روزایی دلم تنگ میشد یه روزایی واست دعا میکردم هیچ وقت حس یکسانی بهت نداشتم.
_من یادت کردم...چند بار تو این مدت یادت افتادم دوسه بار خواستم بهت زنگ بزنم مشغول بودم دورم شلوغ بود گاهی تو این شلوغی ها یادت کردم
_عجیبه...تو فراموشکار خوبی هستی
_اره ولی گاهی از دستم در میره
_غزال بهترینه
_دختر خیلی خوبیه دوباره عاشق شدم این بار عمیق تر
_رهگذر؟
_بله؟
_ازته دل ارزوی خوشبختی میکنم برات
_منم،کنار کیوان خوشبخت بشی
لبخند میزنم و فنجان قهوه برمیدارم بعد از مدت ها روبه روی هم نشستیم بعد از ۵سال و ۶ماه و ۱۲ روز و ۳ساعت و ۲۵دقیقه روبه روی هم تو همون کافه ی همیشگی شهر دانشجویی...بلند میشه میره سمت پیانو
_این اهنگو به تو تقدیم میکنم.
میرم سمت گیتار
-این همنوازی به تو تقدیم میکنم
باهم شروع میکنیم صدای تشویق و جیغ و سوت بلند میشه بهترین دویت عمرم بود احساسمون ساز میزنه نه خودمون سرمو میارم بالا نگام پر اشکه سرشو میاره بالا نگاش پر اشکه
صدای یه پسر جوون بلند میشه:دمتون گرم حسابی حال کردیم و بعد دوباره تشویق....
وسیله هامونو جمع میکنیم میایم بیرون باد بهاری میزنه تو صورتمون موهام مثل شلاق پخش میشه تو صورتم موهای مشکی و بلند برمیگردم سمتش لبخندزنان میگم
خدانگهدارت
همچنان داره نگاه میکنه رومو برمگیردونم و میرم سمت ماشین
_صبرکن
وایمیستم نزدیک میشه صدای پاهاشو میشنوم بوی عطرش با بوی عطر خودم قاطی میشه جفتشم یه مترکه بو غلیظ تر میشه
_بهاره؟
_بله؟
_واسه ی عروسی هستی؟
_قرار بود ساقدوش همسرت باشم ولی دیگه نیستم
_چرا؟
_همزمان شده با یکی از کنسرت هام مجبورم برم ایران نیستم.
نفس عمیقی میکشه
_موفق باشی یار قدیمی
نفس میکشم باد حسابی بازیش گرفته موهام پخش میشه مانتوم تو باد به رقص دراومده
_مراقب خودت باش شاه دوماد
و میرم
میره ...
باد میاد،نم نم بارون...
سرمو میذارم روی فرمون،اهنگ پلی میشه اشک میریزم به اندازه ی ۵سال بغض و کینه و نفرت و عشق اشک میریزم
به اندازه ی درد یه زخم عمیق و پر از درد اشک میریزم
وقتشه بسپارمش به باد....
عاشق این نوشتنتم
لطف داری عزیزم
خیلی سخته
سخت....و همیشه هم سخت میمونه
سلام
سلام دوست عزیز