فردا امتحان به شدت مهم و سختی دارم و دیشب مهمونی بودم ساعت ۱ از خواب پاشدم با سردرد بعد از مستی و گردن درد و پادرد به خاطر رقص زیاد.
جمع همکارها و دوستا نهایتا ۷ نفر جمع شدیم دور هم تو این اخر هفته های این مدلی دور هم دیگه مست میکنیم و بی خیال دنیا و سختی و زندگی و همه چی یا بازی میکنیم یا سیگار میکشیم یا می رقصیم و کل انرژی منفی های هفته میریزیم بیرون
البته من هیچ وقت تا حد مستی و هنگ اور نمیخورم همیشه در حالیم که کنترل کامل دارم و معمولا هم حواسم به بقیه هست خلاصه که دیشب خیلی خوب بود هم گریه کردیم هم خندیدیم هم رقصیدیم هم استوژیت بازی کردیم و اماده شروع یه هفته پر مشغله شدیم